آغاز رسمی منع روایت و نوشتن حدیث پس از به حکومت رسیدن خلیفه اول آغاز شد.
او در آغاز حکومت خود مجموعه احادیثی را که مشتمل بر ۵۰۰ حدیث بود از بین برد.
دخترش عایشه می گوید پدرم یک شب خوابیده بود و حالش دگرگون بود. این دگرگونی حال پدرم موجب ناراحتی من شد. صبح آن روز به من خطاب کرد و گفت: دخترم! احادیثی را که من نزد تو دارم بیاور! چون همه را به نزد او بردم آنها را آتش زد
اوج منع نوشتن حدیث برای اولین بار در زمان خلیفه دوم صورت گرفت. آنگونه که در کتابهای معتبر اهل سنت آمده است. قرظه بن کعب از اصحاب پیامبر می گوید: عمر مرا والی کوفه نمود. هنگامی که عازم کوفه شدیم وی شخصاً پیاده ما را تا مسافتی دور همراهی نمود. آنگاه پیش از آنکه با ما خداحافظی کند از ما پرسید آیا می دانید برای چه به بدرقه شما آمدم؟
گفتیم برای اینکه ما صحابی پیامبر هستیم خواستی ما را گرامی بداری! پاسخ داد: آری ولی چیزی را توجه کنید و آن اینکه شما به شهری می روید که مردمش بسیار قرآن می خوانند مثل زنبور ها که صدایشان در هم می پیچد. پس به شما توصیه میکنم که آنان را به حال خود واگذارید و از خواندن قرآن به شنیدن حدیث پیامبر مشغول نکنید. از پیامبر کمتر حدیث به میان بیاورید من نیز در این کار با شما همکاری خواهم کرد قرظه میگوید هنگامی که وارد عراق شدیم مردم از ما خواستند حدیث و گفتاری از پیامبر برای آنان نقل کنیم. به آنان گفتیم خلیفه ما را از نقل حدیث بازداشته است و از ترس خلیفه حدیثی نقل نکردیم #کتاب_غدیر
نور مهدویت در دل شبهای ظلمانی کویر، صفحه ۴۳۰ جهت تهیه این کتاب ارزشمند، کلمه (غدیر) را به شماره یا آیدی زیر ارسال کنید 09133620432 تلگرام یا ایتا @Entesharateyaranemahdi کانال @yaranemhdi