ناقه استثنایی امام سجاد علیه السلام که جانش را فدای فراق امام زمانش کرد
مردی از امام صادق صلوات الله علیه روایت می کند که فرمود: وقتی شب موعود (شهادت) علی بن الحسین فرا رسید، به محمد (امام باقر صلوات الله علیه) فرمود: پسرم! اسباب وضو برایم فراهم کن. می فرماید: برخاستم و اسباب وضو مهیا کردم…. حضرت فرمود: پسرم! امشب شبی است که به من وعده آن داده شده!
پس وصیت کرد ناقه اش را دهان بند بزنند و علفی برای آن فراهم کنند و حیوان را در جای خود قرار دهند. دیری نپایید که حیوان خارج شد و نزد قبر آمد و گردن خود را به آن می زد و ضجه و صدا می کرد و اشک از دو چشمش جاری شد. به محمد بن علی (امام باقر صلوات الله علیه) حال حیوان را خبر دادند. حضرت پیش حیوان آمد و فرمود: اکنون آرام باش و برخیز! خدا به تو برکت دهد. حیوان را هیجانی گرفت و داخل جای خود رفت. دیری نپایید که دوباره حیوان خارج شد و نزد قبر آمد و گردن خود را به آن می زد و ضجه و صدا زد و اشک از دو چشمش جاری شد. (دوباره) به محمد بن علی (صلوات الله علیه) خبر دادند که ناقه خارج شده و باز نمی گردد ؛ حضرت فرمود: رهایش کنید که مشغول وداع است. تنها سه روز زنده بود تا این که مُرد. این ناقه ای بود که حضرت با آن به سمت مکه خارج می شد و تازیانه را به زین می آویخت و حتی یک بار هم او را نمی زد تا به مدینه بر می گشت. بصائر الدرجات/ص483 المناقب لابن شهرآشوب/ج4/ص141 بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام/ج46/ص148/ح4 ●امام باقر صلوات الله علیه فرمود: هرگز این ناقه قبر را قبلا ندیده بود
بصائرالدرجات/ص353 به فرمایش امام معصوم: (( آن ناقه در حالی که اصلا مکان قبر امامش را بلد نبوده و هرگز ندیده بوده)) ولی با جاذبه درونش به سمت امامش کشیده شد، جا دارد از خودمان بپرسم ما چقدر بی تاب فراق امام زمانمان هستیم ؟! @yaranemhdi