مدارک گریه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر حضرت امام حسین علیه السلام
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله حسين عليه السلام را وقتى وارد مى شد، در آغوش مى كشيد و آن گاه به امير مؤمنان عليه السلام مى فرمود: «نگهش دار». سپس بر روى او مى افتاد و غرق بوسه اش مى كرد و مى گريست. حسين عليه السلام مى گفت: پدر جان ! چرا گريه مى كنى؟ مى فرمود: «پسر جان! من جاى شمشيرها را در بدن تو مى بوسم و مى گريم». [مى]گفت: پدر جان ! من كشته مى شوم؟ [مى]فرمود: «آرى، به خدا سوگند ! تو و پدر و برادرت». كامل الزيارات – جلد ۱ صفحه ۶۹
فاطمه عليهاالسلام خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيد، در حالى كه از چشمان پيامبر صلى الله عليه و آله ، اشک جارى بود. فاطمه عليها السلام پرسيد: چه شده است؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «جبرئيل به من خبر داد كه امّت من، حسين را مى كُشند كامل الزيارات جلد ۱ صفحه ۵۶
به نقل از ابن عبّاس ـ: على عليه السلام به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله گفت : اى پيامبر خدا ! آيا عقيل را دوست دارى؟ فرمود: «آرى، به خدا . من به او ، دو علاقه دارم : علاقه اى به خاطر خودش و علاقه اى به خاطر علاقه مندى ابو طالب به او ! پسر او (مسلم) در راه دوستىِ پسر تو كشته مى شود و چشمان مؤمنان ، بر او اشك مى ريزند و فرشتگان مقرّب ، بر او درود مى فرستند» . آن گاه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله گريست تا جايى كه اشكش جارى شد و سپس فرمود: «به خدا شِكوه مى كنم از آنچه پس از من ، به نسل من مى رسد!» . الأمالي نویسنده : الشيخ الصدوق جلد ۱ صفحه ۱۹۱
به نقل از امّ سلمه: روزى پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته بود و حسين عليه السلام در دامنش بود كه از چشمانش اشک، جارى شد. به ايشان گفتم: اى پيامبر خدا ! چه شده است كه تو را گريان مى بينم ـ فدايت گردم ؟ فرمود: «جبرئيل ، مرا به پسرم حسين، دلدارى داد و خبر داد كه طايفه اى از امّتم ، او را مى كشند . خداوند ، شفاعت مرا نصيب آنها نكند!» . الارشاد (شيخ مفيد) جلد ۲ صفحه ۱۳۰ https://b2n.ir/247630@yaranemhdi