عایشه نقل است: چون هنگام وفات رسول خدا شد، فرمودند: «حبیب مرا را نزد من بخوانید. من گفتم: علی بن ابی طالب را به خدمت پیامبر بخوانید، بخدا قسم منظورش از حبیب، کسی غیر او نیست. چون علی آمد، رسول خدا جامهای را که رویش بود باز کرد و او را در میان آن برد و در برگرفت، و با او راز میگفت، تا آنکه روح از بدنش جدا شد و دستش بر بدن او بود.»
بحار۴۵۵/۲۳ روز دوشنبه ۲۸ صفر سال ۱۱ ھ-ق ، ۱۱ خرداد سال ۱۱ ھ۔ش ،۲۷ می سال ۶۳۲ ؛ در هنگامه نماز صبح در میان تعجب حاضرین ابوبکري که باید در سپاه اسامه فرسخها از مدینه دور باشد برای نماز صبح به جایگاه امام جماعت میرود! رسولخدا با کمک حضرت امیر و ابن عباس در حالیکه پاهای مبارکشان بر روی زمین کشیده میشود ، میآیند و ابوبکر را کنار میزنند و خود نماز را اقامه میکند…. سپس به زحمت بر اولین پله منبر نشسته و مردم را به ثقلین ارجاع میدهند ، پرسش اعتراضی عمر مجدداً در این فراز تاریخ ثبت است!..
. سرانجام آثار سم در بدن پیامبر ظاهر میشود و رسول رحمت بین ساعات ۱۰ تا ۱۱ صبح در آغوش وصی خود از دنیا میروند … @yaranemhdi