برگی از یک کتاب در روضه المتقین علامه مجلسی آمده: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند ای علی خدا را نشناخت جز من و تو و مرا نشناخت جز خدا و تو را نشناخت مگر خدا و من.
در روز خیبر وقتی صفیه دختر حی بن اخطب یهودی محضر مبارک رسول خدا شرفیاب شد آن حضرت در چهره او جراحتی مشاهده کرد. به او فرمود تو که دختر پادشاه هستی برای چه جراحتی روی صورتت وارد شده؟ عرض کرد وقتی علی علیه السلام میخواست وارد قلعه خیبر شود در را تکان داد به گونهای قلعه لرزید که آنچه درون آن بود فرو ریخت.
آنگاه تختی که من روی آن بودم به لرزه در آمد و من با صورت به زمین خوردم و صورتم به گوشه تخت اصابت کرد و مجروح شد. پیامبر به او فرمود ای صفیه بدان که علی نزد خداوند بلند مرتبه است و شان و مقامش والاست . وقتی در قلعه را تکان داد نه تنها قلعه تکان خورد و به لرزه در آمد بلکه همه آسمانها و زمین های هفتگانه و حتی عرش الهی به خاطر غضب علی لرزیدند. نوشته اند بعد از قضیه خیبر، عمر از آن حضرت سوال کرد دری را که کندن آن ممکن نبود از جای درآوردی در حالی که سه روز بود که غذا نخورده بودی!! آیا با نیروی بشری چنین کاری انجام دادی؟ حضرت فرمود من آن را با نیروی بشری از جا نکندم بلکه با نیروی الهی و به قوت نفس مطمئنه ای بود که به لقای پروردگارش اطمینان دارد و از او راضی و خشنود است.
تمام این ها بیانگر یک حقیقت است و آن اینکه مردم طاقت شنیدن اسرار شجره طیبه محمدیه را ندارند… #کتاب_غدیر نور مهدویت در دل شبهای ظلمانی کویر، صفحه ۳۳۵ جهت تهیه این کتاب ارزشمند، ارسال کلمه (غدیر) به یکی از روشهای زیر پیامک 09133620432 ایتا یا تلگرام @Entesharateyaranemahdi کانال @yaranemhdi