او را صدا بزنید به فریاد می رسد… چون او مهربانترین مهربانان است
مرحوم علامه مجلسی نقل می کند: فردی به نام “ابوالوفای شیرازی” در زمان حکومت ابوعلی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. وی به اهل بیت علیهم السلام متوسل شد. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را دید. حضرت به او فرمود:
اگر کارد به استخوانت رسید و شمشیر به گردنت رسید، فرزندم را صدا بزن و بگو:
“یا صاحبَ الزَّمان! اَنا مُستَغیثٌ بکَ، الغَوثَ اَدرِکنی! یا صاحب الزمان! من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ ای غوث و پناه؛ به فریادم برس
. ابوالوفا گفت: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابوعلی الیاس آمدند و من را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم:
“به فریادرس درماندگان و بیچارگان” سپس معلوم شد در خواب به ابوعلی الیاس گفته بودند: “اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را به هم می ریزیم…”. سپس ابوعلی الیاس مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.